ولنتاين عصر سكولار و  مناظره من و محمود

       سايت "كلمه" اخيرا مقاله اي با عنوان "قديس ولنتاين؛ معشوق شركت هاي عصر سكولار" به قلم اقاي "ساسان قهري" منتشر كرد. مقاله مذكور زمينه ي برای مناظره و برگزاری ميزگردي مجازي  شد كه به نظر نتايج مفيدي به همراه داشت. آقاي قهري نويسنده مقاله در نوشته ي خود‘ ضمن انتقاد از ارزش گذاري بيش از اندازه براي روز ولنتاين و غربي دانستن اين جشن و غفلت از مناسبت ها و جشن هاي ملي و ايراني؛ شركت هاي تجاري غربي را مروج اصلي اين روز خواند.

       اين مقاله بهانه اي شد كه موضوع بوسيله "بنده" و آقاي "محمود" ‘ به مناظره اي در رسانه ي  مجازي تبديل شود‘ اميدوارم ‘ حاصل اين گفت و گوي دوستانه و دلسوزانه كه با انگيزه خيرخواهانه و علاقه ي هر دوطرف‘ به سربلندي و حفظ هويت ايراني و ديني خودمان صورت گرفت‘ مفيد براي نسل مخاطب و فرهنگ ملي و ايراني و فرهنگ كشور باشد.

          اصل مقاله ی آقای قهری را با كليك روي عنوان "قدیس ولنتاین؛ معشوق شركت هاي عصر سكولار " در بالا و متن كامل مباحث چالشي مطرح شده ميان طرفين مناظره‘  را در سايت كلمه و يا كليك بر روي اينجا "مناظره ي من و محمود "  بخوانيد.     

          
    
 
    
ادامه نوشته

اعتماد زیادی و بدون تضمين

        دوستی چند روز پیش سراسیمه پیش من اومد و بدون مقدمه‘ همينجوري كه خودش رو سرزنش مي كرد‘ با هیجان و اضطراب ‘ مي گفت: عجب اشتباهي كردم‘ چرا اعتماد كردم ؟! و با رخساري برافروخته ادامه داد‘ جواب اعتماد كردن و خوبي‘ اينه؟ هر چي پرسيدم ‘ چي شده؟ چرا نگران و مضطرب و هيجاني هستي؟‘ جوابم رو نمي داد و تكرار مي كرد‘ نبايد اعتماد مي كردم. از فهواي كلام و كلي گوئي هاش پيدا بود كه به ظاهر با اتكابه  اعتماد به نفسي كه داشته  به كسي اعتماد كرده و اگر نگيم خيانت‘ حداقل اينه كه جفا و ناسپاسي ديده يا اينكه از حسن نيت و اعتمادش سوء استفاده شده .

        اين دوستمون وقتي كمي آرام گرفت و گره هاي ابروهاشو باز و  از حالت هيجاني و اضطراب خارج شد‘  آرام آرام‘ شروع به درد و دل كرد. اولش اينجوري نبود‘ اعتماد من رو كه جلب كرد و جاي پاش كه محكم شد‘ اخلاق و رفتارش تغيير كرد. و ادامه داد: خب چيكار كنم‘ مگه اساس كار و زندگي انساني در كنار هم‘ بر اعتماد به يكديگر استوار نيست؟ مگه نبايد به هم اعتماد كنيم تا بتونيم مشكل هم رو حل كنيم؟ 

                                                             ادامه ي يادداشت با كليك روي اينجا بخوانيد             

           

ادامه نوشته

پيام اربعين حسيني/ الگوگيري عاقلانه‘ عاشقانه و عارفانه

          در شب اربعین حسینی قرار گرفته ایم. چنین روزي در سال ۶۱ هجری‘ به تعبیری ۴۰ روز از حادثه عاشورا و کربلا گذشته است. . نمایشنامه ای که اگر خواسته باشیم‘  با زبان هنر و عشق‘ به بیان عمق آن بپردازیم‘ بايد بگوييم كه در يك طرف‘ انسانهاي آزاد‘ آزاد از هرگونه بندگي غيرخدا‘ انسانهاي اخلاقي‘ فرزندان پيامبر رحمت‘ آزادگان محو در جمال و كمال حق‘ قرار دارند  و اما در طرف ديگر صحنه‘ انسانهاي بنده‘ و البته نه بنده ي خدا‘ بلكه بنده مقام‘ بنده شخص‘ بنده هواي نفس‘ انسانهاي بي هويت و از حقيقت انساني خود تهي شده‘ ....

           و اما به دنبال آن؛ اتفاقات‘ رخدادها  و رفتارهايي كه شنيدن جزئيات آن‘ قلب هر انسان آزاده اي را به درد  آورده و شنونده را مبهوت مي كند. 

            چه باك از اينگونه حوادث‘ كه  در نهضت حسيني، عنصر خلقت و عشق و عقل و عاطفه به هم گره خورده براي تحقق هدفي غائي و  انساني و سپس اصلاح ديني كه در طول ۶۰ سال پس از رحلت پيامبر‘ بدست مدعيان جعلي و دروغين دين‘ به انحراف رفته است...

             ... و در پايان اين صحنه ...‘ شهادت؛ شهادت غرور انگيز‘ و چه زيباست خدا را اينچنيني ملاقات كردن !

             و اينك‘ زينب‘ خواهر حسين (ع) و وسعت مسووليت ها و اهميت رسالتش‘ كه چه زيبا انجام

گرفت !  سلام آزادگان بر او‘ تحمل و  صبوري اش باد.

          و اما رسالت ما؛ الگوگيري عارفانه‘ عاشقانه و عاقلانه از حسين (ع) و يارانش؛ و همچنين رخدادهاي عاشورا و پيام هاي عميق و انسان ساز كربلا.

             آيا حسين (ع) از انسان و بشريت و تاريخ جز اين مي خواهد؟ كه  اي انسان خدائي‘ عدالت پيشه كن‘  آزاد باش‘  بنده نباش‘ اخلاقي باش و ديندار خردمند...

            اميدوارم كه باشيم‘ حسيني فكر كنيم و حسيني زندگي كنيم و حسيني رفتار...

            خاتمه اين مقال؛ شعري سروده ام‘  كه  شايد بتواند زبان حال زينب (س) باشد:

            چه سخت است‘ احساس تنهائي و غربت

              چه شكننده است‘ غم دوري از يار و حسرت 

                       چه غم انگيز است‘ بي قراري همراه با ظلمت

                           چه طولاني است‘ شبهاي بي انتهاي بي مقصد

                                  پس چگونه تحمل كنم سختي رنج و محنت ؟!

                                       چرا درمان نمي شود زخم بي كسي و غربت؟

                                             چه سخت است دوري از حسين و عباس و مردان با غيرت؟

                                                     چه سخت است كه  تاريخ و انسان نگيرد از حادثه عبرت !  

اعتدال در محبت / رمز ماندگاری

              انديشه و اخلاق:  یکی از نیازهای ضروری و اجتناب ناپذیر در زندگی بشر‘ ابراز محبت و دوستي به هم نوع‘ و به تعبيري ‘ از خود و خواسته هاي دروني گذشتن‘ و به ديگران و همنوعان‘ خدمت كردن و علاقه نشان دادن صادقانه و بدون توقع  است. هرچند‘ در چنين شرايطي‘ فاعل رفتار اخلاقي نيز از ثمره ي اين حركت انساني‘ بي بهره نمي ماند‘ اما ترويج چنين فرهنگي در جامعه‘ علاوه بر ايجاد امنيت و ثبات روحي و فكري درميان انسانها‘ سلامت اخلاقي و اجتماعي و اقتصادي و.... نيز را  تضمين مي كند. مولانا محبت را اينچنين توصيف مي كند:

 از محــبت خارها گل مي شـــود    

 وز محبت سركه ها مل مي شود

 از محــبـت تلخ ها شيرين شــود         

  وز مــحبت مس ها زرين شـود                  ادامه ي مطلب را اينجا بخوانيد...

    

ادامه نوشته

ولنتاین؛ روز محبت و مهرورزي مبارك

      "ولنتاين" به عنوان روز ابراز محبت و عشق و مهرورزي‘ به هم نوع‘  بر اساس نتايج بررسي هاي تاريخي صورت گرفته در اكثر فرهنگ ها و ملل جهان وجود دارد‘ و همه ساله اين روز بنا به همين سوابق تاريخي‘ در كشورها جشن گرفته مي شود. در اين روزها هدايايي بويژه ميان جوانان رد و بدل مي شود. سابقه ي اين روز به روم باستان‘ چين‘ و ايران و برخي كشورهاي ديگر بر مي گردد. و هم اكنون نيز در بسياري از كشورها از جمله اروپا و آمريكاي لاتين مورد توجه مردم اين كشور است. در فرهنگ ايراني نيز بنا به برخي سنت ها و سوابق‘  اين روز به عنوان روز مهرورزي و مظاهر مهر و فروتني‘ مورد توجه اقشار جامعه است.  

    بكار گيري چنين فرهنگي‘ و هر نوع فرهنگ از اين دست‘ كه حس نوع دوستي را در ميان آحاد بشر تقويت مي كند‘ طبعا محبت و دوستي ميان انسانها و نوع بشر‘ و الفت و مهرباني ميان آنان را افزايش داده و ضمن تاليف قلوب‘  نزاع و عدم تحمل‘ جاي خود را به مدارا و تسامح و تساهل خواهد داد.

      ولنتاين؛  روز فروتني‘  محبت‘ عشق و  مهرورزي‘

                                                              بر همه ايرانيان مبارك

از بیانات شهردار محترم تهران ؟!!

               انديشه و اخلاق:  در هفته هاي اخير كه تب و تاب انتخابات سال آينده رياست جمهوري بالا رفته  و تنور رقابت هاي مقدماتي و چراغ خاموش براي دراختيار گرفتن كرسي مسووليت اجرايي كشور ‘ حسابي گرم شده وقتي در خيابان هاي تهران رفت و آمد مي كني با صحنه هاي عجيب و شايد تبليغات غيررسمي بديلي رو به رو مي شوي كه حسابي بيينده را به فكر فرو مي برد كه آيا ممكن است حساسيت  انتخابات ‘ كه صاحب اين قلم هم در اهميت  آن ترديدي ندارد‘ زمينه ساز برخي رفتارهاي خارج از عرف‘ غيرحرفه اي  و عجولانه براي تبليغ شده است ؟!

   ادامه يادداشت را اينجا بخوانيد

ادامه نوشته

انقلاب اسلامي/ استقلال؛ آزادي؛ دين ورزي خردمندانه

  سی امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامیِ‘ سالروز تحقق شعار استقلال و آزادي و حق حاكميت ملت بر سرنوشت خويش‘ و غلبه ي بر استبداد داخلي‘ و نفي هرگونه استعمار خارجي‘ بر ملت بزرگ ايران و همه ي ايرانيان مبارك و ياد و خاطره ي شهيدان وطن گرامي باد.

 

        غايت تمام ايرانيان؛

          داشتن ايراني آباد و  آزاد‘

                    توسعه يافته و  سبز‘

                              سربلند و معنوي‘

                                توام با تعقل و دين ورزي خردمندانه  

 

علل بروز انقلاب از منظر جامعه شناسي سياسي

   انديشه و اخلاق: همه ساله و در آستانه ي سالروز پيروزي انقلاب اسلامي سال ۵۷‘ تحليل ها و كالبدشكافي هاي مختلف‘ از منظر و ديدگاههاي گوناگون درخصوص علل بروز انقلاب اسلامي در ايران و انقلاب هاي مشابه در جهان مي شود‘ و دلايل سرنگوني نظامها و سيستم هاي حكومتي كه در بستر و در نتيجه عملكرد آنان‘ صورت مي پذيرد‘ مورد تحزيه و تحليل قرار مي گيرد. در اينكه اين قبيل بررسي هاي براي انتقال حوادث تاريخي‘ به خصوص تحولات سياسي و علل بروز آن‘به نسلهاي جديد‘امري ضروري و اجتناب ناپذير است‘ ترديدي وجود ندارد‘ اما جداشدن از روشهاي سنتي و بيان كليشه اي و تاريخ وار رخدادها و ابداع روشي نوين در تحليل حوادث تاريخي‘ كه خواننده را علاقه مند به تحقيق بررسي بيشتر و عميقتر اين حوادث نمايد‘ خود ابتكاري پسنديده است.

      در ايام سالروز پيروزي انقلاب‘ در اين فكر بودم كه چگونه مي توان به شكلي متفاوت از گذشته به بيان تاثيرگذار تر يك حادثه بزرگ تاريخي كه منطقه و جهان را تحت تاثير خود قرار داد و بسياري از معادلات بين المللي را برهم زد‘ پرداخت كه متفاوت از گذشته باشد‘ به مقاله اي كه با قلم جناب آقاي عبدي نگاشته شده بود‘ برخوردم. از آنجائيكه احساس كردم اين مقاله بدور از هرگونه گرايش سياسي خاص و صرفا با نگاه علمي و پژوهشگرانه نوشته شده است لذا تصميم گرفتم‘ متن كامل آن كه بي شك براي علاقه مندان به بررسي و مطالعه ريشه هاي بروز انقلاب در سال ۵۷ جذابيت دارد‘ را با اجازه از آقاي عبدي در ذيل اين مطلب  بياورم.     

          مقاله ي "انقلاب و اصلاحات" را اينجا بخوانيد

پاداش مردان متفاوت

             انديشه و اخلاق: این یک اصل پذیرفته شده در زندگی بشر است که انسانها صرفنظر از جنسیتشان، در حیات طبیعی و روزمره خود در زمانهای مختلف ، به لحاظ فکری و روحی و رضایت یا عدم رضایت از وضعیت موجود یا شرایط زیستی که در آن قرار دارند؛ همیشه از یک حالت رضایتمندی یا  عدم آن برخوردار نیستند و یک شکل نمی اندیشند؛ گاه افراد از موقعیت و اوضاع و احوالی که در آنند‘ بسیار خرسند و خوشحال و راضی اند و آن را مطلوب ترین موقعیت می پندارند، به طوری که هر نظاره گر‘ گمان می برد‘ فرد یاد شده هیچ آرزو و خواسته  ی دیگری در دنیا ندارد و همه  چیز که لازمه ی یک زندگی بی دغدغه و رضايتبخش براي يك انسان است فراهم مي باشد‘  اما همان فرد در شرایطی متفاوت ، روحیات و رضايتي  کاملا متضاد با شرایط قبلی دارد. این موضوع در مورد عموم انسانها مي تواند صادق باشد و بخشی از   زندگی طبیعی آنان است و در واقع اقتضاي طبیعت انسان و زندگی در دنیای خاکی،همین است.          

               اما روی سخن با معدود افرادی است که به لحاظ استعداد، امتیازات معنوی ؛ فهم مسائل ، درک بالا از زندگی و حیات بشر، درجه اهمیت زندگی در این دنیا و ارزش گذاري  برای آن، بارور کردن استعدادها، اخلاقی بودن، نوع نگاه به مردم و انسانها، نوع ارتباط  با همنوعان، وفاداری و موارد بسیار دیگر، کاملا متفاوت با  دیگرانند، این قبیل انسانها معمولا با وجود روح بالا و درک عمیق و گذشت و فداکاری و همچنین ترجیح منافع همنوعان به خود که سیقل دهنده روح و روان است همواره در رنج و نگرانی اند‘ دائما به آنچه كه فطرت و ذات اصلي انساني و خلقت است مي انديشند‘ به بايد ها و نبايد ها‘ به اينكه چرا انسانها در حد مطلوب وفاداري نسبت به هم قرار ندارند‘ چرا ظلم وجود دارد‘ چرا تضييع حقوق مي شود‘ به چه دليل ميان گروهي از انسانها محبت و دوستي و حسن نيت و گذشت و ... كم است؟ كه بايد گفت‘  اینها همه ناشی از  تفاوت معنوی و روح بلند انسانهای خاص و درك بيشتر آنان از مفهوم زندگي و خلقت بشر و تفاوت با ساير مخلوقات است. برای ترسیم این قبیل افراد شعر زیر را سروده ام، شاید آبی بر آتش باشد

  پــاداش وفـــا همیــن کــه بینی باشد

     غصه كم بباید خورد، عالم اینچنینی باشد

          بــــــــــایـــــــد بــچـــشد عذاب تـنهایی را

               مـــردی که زعـصر خود فــراتــر باشد !

خاتمي يا موسوي/ ضرورت تبيين برنامه

               انديشه و اخلاق: چندی است در پی گرم شدن تنور مقدمات انتخابات سال آینده ریاست جمهوری؛ بار ديگر شاهد مطرح شدن نام دو چهره ي خبر ساز و باسابقه ي سياسي در كشور يعني "محمد خاتمي" و "ميرحسين موسوي"؛ هستيم كه هر دو به ظاهر با اندك تفاوت در برخي ديدگاههاي اقتصادي و شايد مواضعشان در حوزه روابط خارجي؛ يك جريان سياسي در كشور يعني جريان طرفدار اصلاحات ساختاري را نمايندگي مي كنند و به تعبير دقيق تر؛ اين جريان سياسي صريحا و در مواردي تلويحي آمادگي خود را براي حمايت از هر يك از اين دو كانديدا در صورت نامزدي در انتخابات دهم رياست جمهوري اعلام  كرده اند. هرچند برخي گروههاي درون حبهه  ي اصلاحات؛ خاتمي را در اولويت نامزدي براي اين انتخابات قرار داده اند اما از گزينه ي موسوي نيز به عنوان شخصيتي كه مي تواند؛ سكان اجرايي كشور در اين شرايط حساس را در دست گيرد؛ غافل نبوده و بنا به آنچه در خبرها  و گزارش ها مي شنويم؛ تلاش هايي نيز براي به صحنه كشاندن ايشان صورت مي گيرد.

                                                                                                              ادامه ي يادداشت را اينجا بخوانيد

    

ادامه نوشته

پاسداشت عشق

  ترجيح دادم نخستين مطلب وبلاگ جديدم را بدون ورود به هر گونه موضوع سياسي اجتماعي و انديشه اي‘ به قرائت شعري كه خودم سروده ام اختصاص دهم تا تاكيدي بر اين كرده باشم  كه هرفعل و سخن و رفتاري ضرورتا  بايد مبتني بر  اخلاق و عشق و دوست داشتن و محبت باشد.   انشالله  

   عشق را بايد مقدس داشت‘ بايد جان گذاشت

          عاشقي آسان بود‘ عاشق بماندن سخت تر

                     قلب ؛عاشق‘ چشم؛ عاشق‘ جسم هم

                    عاشقي را پاس داريم جان عاشق‘ بهتر  است !                    

نظر خوانندگان: